یادم آمد هان،
باید می گفتم. باید بگویم.
که هنوز زنده ام.
دستشان درد نکند. لطف کرده و هنوز اکسیژن هوایمان را مصادره نکرده اند. دوستی به طنز می گفت که می گذاریم نفس بکشید. واقعاً دستشان درد نکند. لطف کرده اند. حالا ما، که نمی دانم از سر اجبار یا اختیار، نفس می کشیم و زنده مانده ایم و لابد باید زنده بمانیم.
همین.
لیست کل یادداشت های وبلاگ?